-
صنف
لغتنامه دهخدا
صنف . [ ص َ ] (اِخ ) موضعی است در بلاد هند یا چین که عود صنفی بدان منسوب است . (از معجم البلدان ). رجوع به حدود العالم ص 41 و اخبار الصین و الهند ص 9 شود.
-
صنف
لغتنامه دهخدا
صنف . [ ص َ ] (ع اِ) نوع .گونه . ج ، اصناف . (منتهی الارب ). رجوع به صِنف شود.
-
صنف
لغتنامه دهخدا
صنف . [ ص ِ ] (ع اِ) پاره ای ازهر چیزی . (منتهی الارب ). گونه از هر چیزی . (دهار). طبقه . رسته . گون . ج ، اَصناف ، صُنوف . || نوع . (منتهی الارب ) : احمد ینالتکین پیش آمد…بگذشت از سرهنگان و دیگر اصناف که با وی نامزد بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 27…
-
صنف
لغتنامه دهخدا
صنف . [ ص ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اصنف . (منتهی الارب ).