اتحادیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفۀ مشخص
-
اتحادیه
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ یُِ) [ ع . ] (اِ.) 1 – انجمن ، هر انجمنی که اهدافی مشترک داشته باشد. 2 – تشکیلات صنفی برای حمایت از حقوق شغل و حرفة مشخص .
اتحادیه
واژگان مترادف و متضاد
انجمن، سندیکا
syndicate, syndicat (fr.)
-
اتحادیه
دیکشنری فارسی به عربی
اتحاد , اخوة , دائرة , نقابة ، اِتِّحادٌ ، الاتِّحاديةُ ، الإتحاد